اواخر تابستون ...

نمیدونم چرا اصلا وقت نمیکنم بنویسم. سوال

اینجا رسما تابستون تموم شده هوا ابری و بارونی و کمی‌ خنک شده. خنک بودنش خوبه ولی‌ رطوبت خیلی‌ بده و آدم به کل کلافه می‌شه.

همسری دفاع هف تایم دکتراشو هفته پیش انجام داد و الان خیالش کمی‌ راحت تره. من برای روز دفاعش ۲ مدل شیرینی‌ خوشمزه اینجایی پزوندم که همه کیف کردن. از حق هم نگذریم خیلی‌ عالی‌ شده بود.

۲ هفته دیگه هم نوبت من که دفاع کنم و بالاخره این پایان نامه هم به سرانجام رسید و من مهندس تر شدم. فعلا که در حد اسمه کو کار، ولی‌ اسمشم خیلی‌ بهم دلگرمی‌ میده. از خود راضی

کلاس زبانم به کندی پیش میره. هفته قبل یه لول دیگه بالا رفتم. ویزای بلاد کفرمونم نیومده هنوزخیلی‌ انتظار بده. من کلی‌ برای این سفر برنامه‌ریزی کردم. اینکه کجاها بریم ،چیا بخوریم، جاهایی دیدنی‌ کجاست و از کدوم مسیر بهتره رفت و .... حتی یه کتابم خریدم که اونجا در صورت نبود نت بهمون کمک کنه. 

دوستام از تعطیلات برگشتن الان دیگه تنها نیستم خیلی‌ بهتره اوضاع احوال.لبخند 

این روزها این سریال رو میبینم:

Fringe


علمی تخیلی ولی من دوستش دارم.

این فیلم رو هم به تمام آشپزی دوستان پیشنهاد میکنم:

Chef

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

تابستونه :)

روزای گرم و خوب تابستونه عزیزم داره میگذار به کندی. 

یه ماه دیگه قراره دفاع کنم از پایان نامم. الانم مشغول یادگیری یه زبان جدیدم.

تقریبا هر روز برای کار اپلای می‌کنم دیگه کلا یادم رفته به کجاها درخواست دادم به کجاها هنوز نه. نیشخندولی‌ امیدوارم که جواب بده. چشمک

شبهای گرم تابستون همراه با همسری میریم کنار ساحل روی یه صخره میشینیم ، شام می‌خوریم و از طبیعت و صدای آب لذت می‌بریم. کّل خستگیها و مشغله هامونو میسپاریم به سکوت و آرامش دریا. این صخرهٔ دنج تبدیل شده به پاتوق شبانگاهیمون. قلب 

 

توی وایبر یه گروه ساختم با۳ تا از هم اتاقیهای دوره‌ی لیسانسم. خیلی‌ خوش میگذار گپ زدن باهاشون . آدم یاد جوونیها و شور و هیجانش میفته. هر ۳ تا شون مجردن و تمام بحثشون پیدا کردن یه همسر ایده‌آل هست، که این حرفا برای من خسته کننده و بعضی‌ وقتا خنده‌دار به نظر میرسه. از خود راضینیشخندخنده

سریالم هم داره خوب پیش میره و تقریبا آخرشه. از خود راضی

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

اهداف بلند مدتم :)

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

روزهای خوب تابستون

این روزها حال و‌ هوای عجیبی‌ دارم. دلم یه تغییر تحول اساسی‌ می‌خواد.

پایان‌نامه‌ام تموم شد و بعداز تعطیلات باید دفاع کنم. این ۲ سال هم مثل برق و بد گذشت. موردی که خیلی‌ داره اذیتم می‌کنه این بد شانسیه که دارم. قبلان فکر می‌کردم مدرکمو که بگیرم می‌تونم یه کار خوب پیدا کنم. ولی‌ الان میبینم از این خبرا نیست. از هفته دیگه یه کلاس فشرده زبان ثبت‌نام کردم برای یک ماه، ببینم می‌تونم مهارت زبانیمو تقویت کنم. چون یکی‌ از مواردی که اینجا خیلی‌ مهمه دونستن زبان این کشور و با انگلیسی فقط کارات راه میافته. اگر بخوای کار کنی‌ باید زبان این کشور رو به طور پرفکت بلد باشی‌. 

هنوز ناامید نشدم فکر می‌کنم تا پایان این سال می‌تونم یه کار یا دکترا پیدا کنم، که این هدف بلند مدت امسالم بود. خیال باطل

یه سفر اجباری پر از هیجان درپیش داریم البته اگه شرایطش جور بشه میام مینویسم درموردش. نیشخندعینک

زندگیمون هم به خوبی و با آرامش خودش داره جلو میره. این روزهای تابستون به دیدن ۲ تا سریال میگذار که بد نیستن.

 Arrow

Scandal

یه باغچه خوشگل کوچولو هم درست کردم که عاشقانه دوستش دارم.

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

پست خیلی قدیمی

این روزها هالو‌ هوای عجیبی‌ دارم. دلم یه تغییر تحول اساسی‌ می‌خواد. پایان‌نامه‌ام تموم  شد بد از تعطیلات باید دفاع کنم و این ۲ سال هم مثل برق و بد گذشت. موردی که خیلی‌ داره اذیتم می‌کنه این بد شانسیه که دارم. قبلان فکر می‌کردم مدرکمو بگیرم می‌تونم یه کار خوب پیدا کنم. ولی‌ الان میبینم از این خبر نیست. از هفته دیگه یه کلاس فشرده سوئدی ثبت‌نام کردم برای یک ماه، ببینم می‌تونم مهارت زبنیمو تقویت کنم. چون یکی‌ از مواردی که اینجا خیلی‌ مهم دونستن زبان این کشور و با انگلیسی فقط کارت راه میافته. اگر بخوای کار کنی‌ باید زبان این کشورم به طور پرفکت بلد باشی‌. 

هنوز ناامید نشدم فکر می‌کنم تا پایان این سال می‌تونم یه کار یا دکترا پیدا کنم. این هدف بلند مدت امسالم بود.

یه سفر اجباری پر از هیجان درپیش داریم البته اگه شرایطش جور بشه میام مینویسم درموردش. 

زندگیمون هم به خوبی و با آرامش خودش داره جلو میره. این روزهای تابستون به دیدن ۲ تا سریال میگذار که بد نیستن.

 

یه باغچه خوشگل کوچولو هم درست کردم که عاشقانه دوستش دارم.

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

روزهایی که گذشت ...

پایان نامه هم داره نفس های آخرشو میکشه. هفته دیگه می‌خواستم دفاع کنم که سوپروایزرم نیست پس میمونه برای بعد از تعطیلات تابستان. به دنبال کار یا دکترا هستم. گزینه هام خیلی‌ محدودن چون دیگه نمی‌خوام این شهر رو ترک کنم، تازه سرو سامون گرفتیم. پس باید همین‌جا یه موقعیت خوب پیدا کنم . چرا که نه ... لبخند

تابستونم از راه رسیده، اینجا ولی‌ هنوز سردو بارونی. دیگه از بارون خوشم نمیاد و به نظرم دیگه رمانتیک نیست. ناراحت کلی‌ گٔل و سبزی کاشتم تواین بالکن که نیاز به آفتاب جانانه هست که رشد کنن.

این روزا تقریبا بی‌کارم. به دنبال یه سرگرمی می‌گردم مثلا یادگیری یه زبان دیگه یا یه مهارت جدید. من قدیما عاشق خیاطی بودم. خیلی‌ برا خودم و مامانم لباس دوختم. این روزا دوباره هوس کردم برم سراغش ولی‌ اینجا امکاناتشو ندارم. پارچه خیلی‌ گرونه و اینکه چرخ خیاطی ام ندارم. شاید بتونم یه مدل ارزون پیدا کنم و برم سراغ علاقم. نیشخندمژه

آشپزی و شیرینی‌ پذیم که از عشقایای جدیدم هستن. خیلی‌ دنبال یادگیری متدهائ نو می‌گردم و کلی‌ ایده های نو تو سرم دارم. مژه عینک

تازگیا تواین محیط وبلاگی همه دارن مامان میشم و دیگه فعالیتشون خیلی‌ کم شده . شاید باید دوستایه جدید پیدا کنم. الان تقریبا از ساله ۲۰۰۹ که اومدیم اینجا من وبلاگ خوان شدم و البته همچنان خاموشم. ترجیح میدم همین شکل ادامه بدم. متفکر

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

عکاسخانه :)

گلهای نازنینم

این مدل خیلی دوست دارم. :)

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

اولین یادشت در ساله ۹۳

اینقدر ننوشتم که کلا فراموش کردم از کی‌ !!!!!

ساله ۹۳ رو با خوبی شروع کردم در کنار خانواد‌م بعد از ۴ سال دوری. نوروز امسال یکی‌ از بهترین‌ها بود برام با کلی‌ خاطرات خوب. سفر بسیار خوشایندی بود هم در شهر من و هم در شهر همسری. کلی‌ عیدی گرفتیم که از همشون زیباتر گردنبند جواهری بود که مادر شوهر نازنینم داد. خیلی‌ دوسش دارم ولی‌ از ترس اینکه یهو گٔمش کنم جرات نمیکنم ازش استفاده کنم. خنثی

یه سری دوست جدید خارجی‌ پیدا کردیم که تقریبا آخر هفته ها باهمیم. هرهفته هم یه سرگرمی جدید داریم که من فقط بعضیاشون رو دوست دارم. بیشتره وقتا خسته میشم ازشون چون خیلی‌ پر سر صدان. خنده من آدمی‌ هستم که تنهائی‌ خودم رو خیلی‌ دوست دارم و با هیچ چیزی عوضش نمیکنم. همین باعث شده که بسختی بتونم تواین جمع حاضر بشم. این یه عیب بزرگ که باید سعی‌ کنم حالش کنم به زودی.

پایان نامه هم در جریان، قسمت عمده اش تموم شده و دیگه باید جمع بندی کنم و هرچه زودتر باید دفاع کرد. دنبال کار و دکترا هم هستم ولی‌ انگار تخمشو ملخ خورده و یافت می‌‌ نشود. ولی‌ خیلی‌ امیدوارم که بتونم تو همین شهری که هستیم یه موقعیتی پیدا کنم. خیال باطل

فردا یه سمینار جالب قراره بریم درمورد چگونه یه کار جدید شروع کنیم. فکر کنم بتونم ایده‌ های خوبی بگیریم از اونجا و بتونیم یه کار جدید با ایده‌ های نو راه بندازیم البته با کمک همسری. همسریه من خیلی‌ خلاق و باهوشه باید از تمام ایده‌ هاش استفاده کرد واقعا. نیشخند

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

گذر زمان

هر روز که میگذره زندگیمون مدلش داره تغییر می‌کنه. حس می‌کنم کم کم فاصله هامون حتا داره بیشتر می‌شه. سلیقه هامون ، رفتارمون کلا عوض شده. شاید دلیلش اینه که هیچی‌ همیشه ثابت نیست و در حال تغییر مثل زمان. 

باید یه حرکتی‌ بکنم پایه‌های عشق توی زندگیم دارن میلرزن. نیاز دارن که محکم بشن. درسته شریک زندگیم توی خواب زمستانی و هیچی‌ حس نمی‌کنه ولی‌ چون من برای این زندگی‌ خیلی‌ سختی کشیدم نمی‌خوام به این راحتی‌ و با سهل‌انگاری خرابش کنم.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

گٔل‌های نازنینم

الان می‌شه گفت  که۱ ماهه من آفتاب ندیدم. اینجا همیشه تاریکه توی فصل زمستون، طفلک گلهای نازنینم دارن خراب میشن. شمدونیم تقریبا داره خشک می‌شه، برگ هاش زرد شدن و میریزن.اوضاشون خیلی‌ اسفناک طفلکیا. ناراحت

 زمستون شهرمون

 

دیروز اولین میتینگ گروه بود. ۴ نفر بودیم. می‌تونم بگم برای شروع خوب بود و اینکه برای هفته بعد یه چیزایی رو مشخص کرد که انجام بدیم. بعد از میتینگ با دوستم رفتیم خرید. زارا تخفیف زده بود برای بیشتره لباس‌های تک سایزش. از اونجایی که منم مانکنم یه شلوار پیدا کردم سایز ۳۶ خیلی‌ شیک‌ه و با ۷۰% تخفیف خریدمش. خیلی‌ دوسش میدارم.از خود راضی 

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر