اولین پست 94

سال نو مبارک! 

شروع خوبی داشته 94 تا حالا با همین فرمون جلو بره بهترم میشه. کتابخونه خوشگلمون رسید و الا کتابامون سر و سامون گرفتن. هفت سین امسال رو خیلی دوست داشتم مهمونی که میخواستم شد با سه تا سنبل تپل که بوشون آدم رو مست میکنه. 

شب عید اینجا برف اومد و نوروزمون رو کریسمسی کرد. حس خاصی نداشتیم سال تحویل ولی امسال عید با تمام سال های زندگیم متفاوت بود.خیلی راضی بودم از همه چی. از اینکه عید دیدنی نمیرم خونه فامیل های که اصلا دوست ندارم. به لطف سرعت پایین نت فقط یه دقیقه با خانوادم حرف زدم و به خانواده همسر فقط پیغام دادم و سال نو رو تبریک گفتم. خلاصه اینکه همه چی بر وفق مرادم بود. 

امسال برای اولین بار مهمون برای عید دیدنی داشتیم. دوتا از دوستامون که اوستا هم مثل ما زوج هستن صبح یکشنبه به صزف برانچ و عید دیدنی اومدن خونمون.  خیلی از خونمون و سفره هفت سینمون تعریف کردن. دوستای خوبی هستن. تو اون چند ساعتی که پیش هم بودیم کلی خوش گذشت. 

امشب هم شام خونه یه دوست دیگه دعوتیم برای عید دیدنی. 

گاوچرانرزولوشن امسالم هم اینه بیشتر ورزش کنم و شب ها حتما کتاب بخونم. با همه مهربون باشم ، کمتر حسادت کنم بیشتر عاشق باشم و زندگی سالم و بدون دغدغه داشته باشیم. گاوچران

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

آخرین پنجشنبه 93

امروز پنج شنبه آخر سال 93 هست دلم همش پر می‌کشه میره ایران و سالهای گذشته، سال 93 پر بود از لحظه های خوب و شیرین. دلم میخواد لحظه های شیرین 93 رو ثبت کنم که فراموش نشه: 

سفر پر خاطرمون به ایران نوروز 93 ، Trip to NYC (October 2014)r ، دفاع از پایان نامه ام و چاپ کتابم ، این برای من خیلی پر ارزش بود .

امیدوارم سال 94 سالی پر از اتفاق های خوشگل و شیرین باشه برای همه قلب 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

آخرین روزهای 93

خونه تکونی 1 شنبه شب تموم شد، البته با کمک همسری. الان خونمون رنگ و روی عید گرفته تقریبا. آخر هفته کتابخونه جدیدمونم میارن که بیصبرانه منتظرم ببینمش. بعد از نصبش می‌تونم هفت‌سین بچینم.

دیشب چهارشنبه سوری خوب بود خوش گذشت در بین ایرانیهای عزیزی که اینجا هستن. یه دوست جدیدم اونجا پیدا کردم که خیلی‌ گل بود (مهرنوش بانو)

امسال بر خلاف این ۶ سال حال و‌ هوای عید رو دوست دارم. برام خیلی‌ هیجان انگیزه. قراره میزبان چند تا از دوستامون باشیم هفته آینده به مناسبت عید دیدنی‌ و برانچ. براشون عیدی هم در نظر گرفتم. راستی‌ شیرینی‌ هم پزیدم به سبک مامیه خودم.

دیروز یه بسته، پر از خوراکی های خوشمزه از ایران برامون رسید. دستشون واقعا درد نکنه. ۳ تا هم سنبل بنفش گرفتم دیروز سر راهم، که هنوز غنچهٔ هستن امیدوارم به زودی باز بشن. آقای گل فروش گفت تا شنبه باز می‌شه حالا ببینیم.

کتابم هم چاپ شد و قراره تویه کتابخونه جدید بذارمش و لذت ببرم از حاصل ۲ سال تلاشم.مژه

 

همه چی‌ خوبه و زندگی‌ در جریان ...لبخند

سال نوتونم مبارک قلبنیشخند

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

روز های قبل از عید

اینقدر همه چی‌ تکراری شده که دیگه دوست نداشتم از روزمرگی هام بنویسم!!!

امسال برای اولین بار با همسری تصمیم داریم خونه تکونی کنیم. به خرید عید فکر می‌کنیم . لیست مینویسیم و کلی‌ هیجان دیگه که نوروز با خودش آورده. نیشخند

تواین این ۶ سال زندگی‌ مشترک، ساله 1 که پیش هم نبودیم، ساله 2 اولین سال در دیار غربت بود هر دو د‌پ بودیم، ساله 3 تواین خونه دانشجویی ها بودیم و هر دو سر کلاس، ساله 4 آنتالیا بودیم با دوستامون، ساله 5 ایران بودیم در کنار خوانوادمون و امسال قراره خونمون باشیم و لذت ببریم از هیجان عید و روزهای قبل و بعدش. لبخند

یه اینترویو رفتم هفته گذشته بد نبود ببینیم چطور پیش میره ... عینک

و تا یادم نرفته مقاله (کتابم) رفت برای چاپ نیشخندچشمک

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

Valentine :)

آخر هفته خیلی‌ خوبی پشت سر گذشتم.نیشخند

یه سفر خوب با همسفرهای خوب تو یه مکان رویایی، ولنتاین امسال ما رو ساخت. لبخند

کلبه چوبی، دریاچه یخ زده، شومینهٔ روشن، هیزم، دوستایه صمیمی‌، بازی‌، خوردن و خیلی چیزایه دیگه ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

Happy :)

من امروز خیلی‌ شادم  لبخند

صبح مثل هر روز ساعت ۸.۳۰ بیدار شدم و داشتم ایمیلمو چک می‌کردم تو گوشیم که یهو چشمم به این تایتل افتاد (دکترا پوزیشن ...)

دیگه در پوست خود نمی‌گنجیدم نیشخند

من یه پوزیشن اپلای‌ کرده بودم اوایل ژانویه تو همون دانشگاهی که مسترم رو گرفتم. امروز سوپروایزر اون پوزیشن بهم میل زد که من یه کاندیدهٔ مناسب برای اون پروجکتم و گفت گزارش مستر تزت رو برام بفرست. خلاصه منو میگی‌ مثل برق پاشدم و شروع کردم به نوشتن یه ایمیل فرمال و اتچ کردن داکیومنت‌های مورد نیاز.

بیشترین حجم خوشحالیم به این خاطر بود که بالاخره یه نفر از تز من خوشش اومده. و ارزششو درک کرده. امیدوارم که هفته بعد برای اینترویو دعوت بشم.خیال باطل میگن این استاد خیلی‌ سختگیر نگران

----------------------------------------------------------------------------------------- 

هفته‌ا‌ی که گذشت، هیچ اتفاق قابل ثبتی نیفتاد که اینجا بنویسم. به غیر از این که کلی‌ کاموای رنگی‌ خریدم که یه خورده روحم رو جلا بدم و برای هابی‌ خودم وقت بذارم. نیشخندچشمک

ویکند بعدی با دوستان ایرانیمون قرار بریم کله پاچه خوری. یه کلبه تو یکی‌ از جزیره های اطراف رزرو کردیم که خونمو بوی کله نگیره نیشخند تا الان ۱۱ نفریم ولی‌ احتمالا بیشتر میشیم. من موندم تو این برف و سرما، وکیشن اونم تواین کلبه چوبی، چطوریه؟ آیا زنده میمونیم؟ یا گرگا ما و کله رو یکجا میخورن؟؟؟؟خنده

هفته بعد میام میگم چطور بود نیشخند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

برف و سرسره بازی زمستانی

اینجا چند روزی میشه که برف میاد و همه جا انگار پنبه پاشیدن. خیلی خوشگله دوسش میدارم لبخند

 

دو شب قبل با همسری رفتیم و هیجان انگیزترین لحظه زندگی رو تجربه کردیم. نزدیک خونه ما یه ارتفاعی هست که بچه ها صبح ها اونجا سرسره بازی میکنن و  ما هم اونجا رو نشون کردیم بعد از ساعت 12 شب رفتیم و حسابی سر خوردیم. اولش ترسناک بود ولی بعد دیگه عادی شد و خیلی کیف میداد. عینکنیشخند

این روزا به خیلی چیزا فکر میکنم. از همه مهمتر دل خودم و علایقم. خوشبختانه همسری هم مثل یه مشوق خوب مسیر رو برای خیال پردازیهام مهیا میکنه. ولی من فقط به این فکر میکنم که رویاهام میتونه به واقعیت بپیونده. 

اندکی صبر نیاز داره که اونم من ندارم مژه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

زندگی

...

زندگی مثل آب توی لیوانه ترک خورده می مونه ،

بخوری تموم می شه، نخوری حروم می شه!

پس از زندگیت لــــــــــــــــذت ببر چون در هر صورت تموم می شه.

--------------------------------------------------------------------------------------------

این جمله رو امروز چند جا خوندم. عجیبه نه ! 

خیلی‌ به دلم نشست. انگار داره یکی‌ اینو بهم میگه لبخند

موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

رویا ...

هرچی‌ رویا بافتم تواین این هفته پنبه شد ... ناراحت

زنگ نزد!!! چشمم به گوشیم خشک شد، ولی‌ خبری نشد. 

جمعه ۹ ژانویه ساعت ۹.۴۳ دقیقه کلی‌ سورپرایز شده بودم. شروع کردم به رویا بافتن و منتظر تماس دوباره موندم ولی‌ الان یه هفته است که خبری نشده. ناراحت

نمی‌خوام ناامید باشم. نمی‌خوام انرژی منفی‌ بفرستم، ولی‌ انگار قسمت نیست و باید بازصبر کنم برای یه موقعیت دیگه.

راستش ،خیلی‌ خسته‌ام از اینکه خودم تنها باید همهٔ کارهامو انجام بدم. به یه حامی‌ به یه همفکر به یه راهنما نیاز دارم که کمکم کنه و مسیر رو برام روشن کنه. 

------------------------------------------------------------------------------

دلم برای روزهای عاشقانه و رمانتیک ۸ ساله پیش خیلی‌ تنگه.

کاش میشد برمی‌گشتم به عقب برای چند لحظه و اون روزها رو باز در کنارت تجربه می‌کردم. خیال باطل

کاش میشد همیشه عاشق بود...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر

گزینه اشعار محمد علی بهمنی

تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت
که در این وصف زبان دگری گویا نیست

بعد تو قول و غزل هاست جهان را اما
غزل توست که در قولی از آن ما نیست

تو چه رازی که بهر شیوه تو را می جویم
تازه می یابم و بازت اثری پیدا نیست

شب که آرام تر از پلک تو را می بندم
در دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

این که پیوست به هر رود که دریا باشد
از تو گر موج نگیرد به خدا دریا نیست

من نه آنم که به توصیف خطا بنشینم
این تو هستی که سزاوار تو باز اینها نیست


موافقین ۰ مخالفین ۰
آذر