صبح زیبایی اردیبهشت تون بخیر.

مصاحبه دیروز خوب بود و جای امیدواری هست. 

دیروز بعد از کلی‌ تمرین راهی‌ شدم که برم مصاحبه. یه کوچولو هم استرس داشتم که نتونم به سوالاشون جواب خوبی بدم. ۲ نفر باهام مصاحبه کردن خیلی‌ صمیمی‌ و خوب بود، که اینو اصلا انتظار نداشتم. ولی‌ در کّل تمرین خوبی بود برای از این به بعد. قراره هفته بعد باهم تماس بگیرن. امیدوارم که انتخاب بشم. 

از این روزم بگم که همه چی‌ خیلی‌ آروم و خوب میگذره. هوای اینجا هم همش ابری و بارونیه. با یه روز آفتابی کلی‌ انرژی‌ میگیرم. تقریبا هر روز میرم پیاده روی کنار دریاچه و بعضی‌ روزها برای دویدن از یه مسیر دیگه میرم.

این روزهایی بهار رو خیلی‌ دوست دارم و دارم سعی‌ می‌کنم شادی رو به دلم برگردونم. 

دلم برای خانوادم یه ذره شده، الان تقریبا ۱ سال و ۲ ماه که ندیدمشون. با مامانم زیاد صحبت می‌کنم ولی‌ از داداش و بابام خبری ندارم زیاد. خواهری هم که حسابی‌ مشغوله.