خیلی وقته ننوشتم ای وای من

فکر کنم آخرین بار قبل از اومدن همسری بود، آره یادم اومد. همسری عزیزم برگشت و کلی شادی و آرامش به زندگیمون برگردوند و صد البته کلی سوغاتیار بلاد کفر

سر فرصت عکس هم میزارم. چند هفته قبل حسابی مشغول پروژه وامتحان هام بودم. اصلا وقت نداشتم به اینجا سر بزنم. بالاخره همه چی بخوبی پیش رفت وتموم شد. الان مونده 2تا امتحان که برای بهبود نمرهام بهشون احتیاج دارم.

موضوع پایان نامه هم انتخاب شد و اولین پروپزالم رو هم نوشتم. حالا آخر ژانویه باید بصورت کامل یهریپورت و پرزنتیشن حاضر کنم. از موضوع انتخابیم خیلی راضیم و همچنین از استادم. یه پروفسر دانا و فوق العاده با هوش.

از سوقاتیام بگم که حسابی باهاشون سورپرایز شدم. یه لباس خواب و ادکلن از ویکتوریا سکرت، بلی یه پیرهن سفید نارنجی 6 ترک که خیلی لطیف و دوست داشتنیه ، یه پلیور سبز پسته ای و یه کیف صورتی. همشون خیلی خیلی زیاد دوست دارم. و البته اینم بگم که همسری کلی هم خوراکی آورده بود. واقعا انتظار نداشتم دست گلش درد نکنه

امسال برای اولین بار برای دل خودم و البته دل همسری درخت کریسمس گذاشتیم. خیلی تو دردسر افتادم برای خریدش که مهم نیست. اینکه الان یه درخت رمانتیک با کلی تزیینات خوشگل تو خونه داریم خودش خیلی مهمه

هفته قبل یه کریسمس پارتی دعوت بودیم که اسمش سانتا سکرت بود. باید یه کادو میبردیم میزاشتیم زیر درخت و بثورت رندم آخر شب صاحب کادو میشدیم. خیلی خیلی بهمون خوش گذشت و برامون جالب بود. یه درخت کریسمس کوچولو با کلی شکلات نصیب ما شد. شاید سر فرصت بیام واین قسمت رو بیشتر براتون توضیح بدم شاید رسم و رسومشون برای بقیه هم جالب باشه. راستی یادم رفت بگم صاحبخانه اهل بارسلونا بود.

از پاسپورت بگم که بالاخره کارش تموم شد. هفته گذشته مدارک رو بردیم خودمون سفارت و این هفته پاسپورتمون حاضر شد. خیلی سریع بود ولی بی کیفیت متاسفانه ...

چهارتا پازل خریدیم برای اوقات فراغتمون خیلی سرگرمی خوبیه.  

میدونم پراکنده نوشتم ولی تا اینجا که یادم بود رو تونستم ثبت کنم و بقیه رو بعدا خواهم نوشت.