روزهای دلگیر پائیز هم داره به آرومی می‌گذره. هر روز هوای اینجا ابری و بارونی گهی وقتا هم یه مه‌ خوشگلی‌ هست که من اونو بیشتر دوست دارم. دو هفته گذشته اینقدر مشغول پروژهام بودم که هر روز مجبور بودم ساعت ۶ - ۷ از خونه بزنم بیرون. از اونجایی که خونمون تا دریاچه ۳ دقیقه فاصله داره مه‌ صبگاهی خیلی‌ غلیظه اینجا و من حسابی‌ فیض بردم. لبخند

۴ امین سالگرد زندگی‌ مشترکمون هم ۳ اکتبر بود که به خوبی سپری شد. جشن که نگرفتیم ولی‌ هردومون یادمون بود خوشبختانه. فرداش خودمونو به یه ناچو بار دعوت کردیم که خوش گذشت.لبخند (اونجا رو من با دوستم قبلا کشف کرده بودم چشمک )

ورزش هم به خوبی پیش میره و خیلی‌ توی روحیم تاثیر گذشته. عینک

الان فقط منتظرم کارم جور بشه یه سفر تنهائی‌ برم ایران. خیال باطل

دل نوشته برای خودم: شیطان

گاهی‌ وقتا عدم دلش می‌خواد دروغ بگه برای حفظ روابط اجتماعیش با دوستش. یعنی‌  مجبوره، ولی‌ اولین دروغ اونو مجبور می‌کنه که بعدی رو هم بگه و....

گاهی‌ وقتا آدم دلش احساس توجه، محبت و عشق بیشتر می‌خواد از شریک زندگی‌ش ولی‌ امان از روزی که نبینه اینرو ....


فعلا همین، لبتون خندون و دلتون شاد لبخند